درين ره گر به ترک خود بگويي

شاعر : فخرالدين عراقي

ببيني کان چه مي‌جويي خود اوييدرين ره گر به ترک خود بگويي
تو دريايي و پنداري که جوييتو جاني و چنان داني که: جسمي
جهان آيينه‌ي توست و تو اوييتويي در جمله عالم آشکارا
چرا پيوسته در بند سبويي؟نمي‌دانم چو بحر بيکراني
از آن در آرزوي رنگ و بوييز بي‌رنگي تو را چون نيست رنگي
به گرد هر دو عالم چند پويي؟به گرد خود برآ، يک بار، آخر
عراقي، گر به ترک خود بگوييمراد خود هم از خود بازيابي